متن آهنگ شوق بن

متن آهنگ شوق بن
[ورس یک]
شوقِ بودن توو انتهای سوگ
گاهی به دریاست انتهای رود
گاهی یه جنگل میشه خاکستر
ولی در میان جوونه ها چه زود
هر ایستگاهی به عبور وصله
چه خوشگل
تن به سرِ غرور وصله
چه خوشگل
چشامون پفِ خوابِ کدوم نسله؟
اگه بریم نبینیم منابع آبیِرومون رفته
کی یادمون داد که پول میشه پُل؟
کی میگه خوشگل نی غول پیش گُل؟
چند تا زندگی دیگه بسه تا بفهمیم
که ایستاده هامونم جور میشه هُل؟
کی تفنگ داد دست آدمای خواب؟ خواب
مرزا رو بستن رو ساعتای ناب
امروزو هِی میکردیم خرجِ فردا
عادت کردن ساعتا به قاب

[کورس]
کم فروشی نکنی خیلی میرزی
نمون توو بازارِ کهنه فروشا
پلکاتو یکم بالاتر نگهدار
حیف نی میترسی، مُهلک و کوتاه
یه داد شو
کم فروشی نکنی خیلی میرزی
نمون توو بازارِ کهنه فروشا
پلکاتو یکم بالاتر نگهدار
حیف نی میترسی، مُهلک و کوتاه
یه داد شو
پاره کن نخِ بادبادکو
آروارتو خرجِ بادها نکن

[ورس دو]
حالا که هیولا شدم گاهی، گاهی شدم داد
بی خونِگی هامو راهی شدم، باد
تُنگِ بودن شکست، ماهی شدم، شاد
که وقتشه رفت، دستِ ناجی شد حرفات
کشیدیم توو حضورت زورت میچربه
توو تاریکیام رقصِ نورت میچربه
لای این شهرِ گُم تو فردا که بودن لنگِ دیروزه
یه عبورت میچربه
به راهی که پیشِ روته
به چاهی که زیرِ پاته
به سایه ی ترس اَ شکست
که همیشه میکشه زیرِ گوشِت
به سنگای ریز و درشت
به قلبای خسته و پیر
به مغزای تیره و خُشک
به شهری که تیره پوشه بگو نه
بگو این سر خیلی بالا بوده که دیگه خم نمیشه
این آدمیزادِ آروم رام هیچ آدم نمیشه
حتی اگه قلبت داره اَ تو سینت کنده میشه
شهرتِ اون به یه دندِگیشه
نترس اَ هیچی هیچی کم نمیشه
غم نمیشه، ماتم نمیشه

[کورس]
کم فروشی نکنی خیلی میرزی
نمون توو بازارِ کهنه فروشا
پلکاتو یکم بالاتر نگهدار
حیف نی میترسی، مهلک و کوتاه
یه داد شو
پاره کن نخِ بادبادکو
آروارتو خرجِ بادها نکن
پاره کن نخِ بادبادکو
آروارتو خرجِ بادها نکن
پاره کن نخِ بادبادکو
آروارتو خرجِ بادها نکن
متن آهنگ بن به نام شوق