از فناوری طراحی برق تا صحنه نمایش کمدی: مخاطبین 5 تا 95 ساله دارم

از مهندسی برق تا تئاتر کمدی/ مخاطب ۵ تا ۹۵ ساله دارم

0 نظر


متن فوق درباره صحنه نمایش آزاد و صحنه نمایش کمدی در ایران است. در این متن، یک نمای کلی از وضعیت صحنه نمایش آزاد در کنار صحنه نمایش حرفه‌ای ارائه شده است. هنرمندان صحنه نمایش آزاد، با وجود محدودیت‌های مالی و فنی، توانسته‌اند با ارائه آثار کمدی، انرژی و شادی را به مخاطبان منتقل کنند. از طرفی، نکاتی مانند نیاز مردم به خندیدن و اهمیت حمایت از هنرمندان صحنه نمایش آزاد نیز مطرح شده است. همچنین، نکاتی درباره عواملی که باعث موفقیت یا شکست یک اجرا در صحنه نمایش می‌شوند نیز مورد بررسی قرار گرفته است. این متن به بررسی وضعیت فعلی و چالش‌های صحنه نمایش آزاد و صحنه نمایش کمدی پرداخته و به نکاتی مانند نقد کردن، ارتباط با مخاطبان، اهمیت نقش مدیران و مسؤولان فرهنگی و تاثیر وزارت میراث و ارشاد بر صحنه نمایش در ایران پرداخته است.

دیجیاتور-گروه آثار خلاقانه-فریبرز دارایی؛ در طی دهه‌های مختلف در کنار جریان صحنه نمایش به اصطلاح «حرفه‌ای» یا «مستقل»، جریانی به صورت موازی وجود داشته و دارد که از آن به عنوان «صحنه نمایش آزاد» یا «صحنه نمایش کمدی شبانه» یاد می‌کنند. این بخش از صحنه نمایش در سالن‌های غیرتئاتری و اکثرا در سالن‌های هنر هفتم فعال است. هنرمندان فعال در صحنه نمایش آزاد آثار خود را به صورت مقطعی روی صحنه نمی‌نام تجاری و اجرای صحنه نمایش در این حوزه محدود به ۳۰ یا ۴۰ و یا نهایتا ۶۰ اجرا نمی‌شود و در کمترین حالت ممکن آثار بین ۶ ماه تا یک سال روی صحنه هستند. این روند باعث شده هنرمندان صحنه نمایش آزاد به معنی واقعی کلمه از طریق صحنه نمایش امرار معاش کنند.

البته صحنه نمایش آزاد نیز فراز و فرودهای بسیاری داشته و دارد و در این بین همه هنرمندان آن نیز به لحاظ کاری و فعالیت شرایط مطلوبی ندارند.

در صحنه نمایش آزاد هنرمندان متعددی مشغول به کار هستند. یکی از این هنرمندان که از محبوب‌ترین و شناخته‌شده‌ترین چهره‌های صحنه نمایش کمدی است، بهزاد محمدی است. محمدی یکی از موفق‌ترین هنرمندان فعال در عرصه صحنه نمایش کمدی است که بیش از ۲ دهه در این عرصه فعالیت داشته و دارد. محمدی توانسته در دوران فعالیت مستمر خود آثار متعددی را روی صحنه ببرد که برخی از این آثار بیش از ۲ تا ۳ سال روی صحنه اجرا شده‌اند.

این بازیگر صحنه نمایش کمدی بیش از ۲ دهه است که هر شب به غیر از مناسبت‌ها و گاهی روزهای شنبه، روی صحنه می‌رود و مخاطبان گسترده‌ای را با خود همراه کرده است. نکته جالب توجه درباره بهزاد محمدی و اجراهای او، حضور طیف‌های مختلف اجتماعی به عنوان مخاطبانش است و این تصور اشتباه را که مخاطبان آثار کمدی و صحنه نمایش آزاد فقط قشرهایی با سطح فرهنگی پایین و متوسط هستند، رد می‌کند.

از سوی دیگر استقبال قابل توجه مخاطبان از آثار بهزاد محمدی او را به یک نام تجاری در حوزه کاری خودش تبدیل کرده است، برندی که توانسته در طول دوران فعالیت خود ارتباط مستمر و در عین حال صمیمانه‌ای را با مخاطبانش داشته باشد.

محمدی این روزها در حال اجرای نمایش «خانه سالمندان» در پردیس صحنه نمایش و هنر صوتی باغ اثر ادبی است؛ اثری که بیش از یک سال است در این مکان اجرا می‌شود و در ایام نوروز نیز پذیرای مخاطبان است.

به طور حتم بهزاد محمدی را باید به عنوان هنرمندی موفق پذیرفت که در صحنه نمایش کمدی یا صحنه نمایش آزاد فعال است و بسیاری از اقشار مختلف جامعه، صحنه نمایش را با نام و آثار او می‌شناسند.

به همین بهانه گفت‌وگویی را با بهزاد محمدی تدارک دیدیم که در آن به بررسی روند فعالیت او، نگاهی که به صحنه نمایش آزاد وجود دارد، وضعیت صنفی و معیشتی فعالان این عرصه، فاصله‌ای که میان هنرمندان صحنه نمایش حرفه‌ای یا مستقل با هنرمندان صحنه نمایش آزاد ایجاد شده، چالش‌های موجود در صحنه نمایش آزاد و ارتباط این هنرمند با مخاطبان خود طی بیش از ۲ دهه، پرداختیم.

در ذیل بخش اول این گفت‌وگو آمده است:

* بهزاد محمدی بیش از ۲ دهه است که روی صحنه صحنه نمایش حضور دارد و با نمایش‌های کمدی خود در این سال‌ها در اکثر روزها اجرا داشته است و واقعا نشان داده که صحنه نمایش شغل اوست و از این طریق معیشت خود را تامین می‌کند. نحوه ورودتان به صحنه نمایش و بازیگری صحنه نمایش چگونه بود؟

ورود من به صحنه نمایش یک اتفاق بود، یک اتفاق نیمه‌شبانه. رشته اصلی من فناوری طراحی برق بود و در واحد تهران جنوب تحصیل می‌کردم. همزمان با تحصیل پیشنهاد بازی در نمایشی کمدی به من داده شد و من هم اعلام آمادگی کردم. رفتم و شب اجرا موفق بودم و باعث شد تا بازی در آن نمایش را ادامه بدهم و به همین شکل ادامه پیدا کرد و تا این لحظه همچنان به عنوان بازیگر روی صحنه می‌روم.

* یعنی تا قبل از آن به بازیگری فکر نمی‌کردید؟

اصلا. در دوران مدرسه در دهه فجر نمایش‌هایی اجرا می‌کردم، اولین بازی من در کلاس چهارم دبستان در نمایشی برگرفته از اثر ادبی درسی‌مان بود. برای بازی در آن نمایش رتبه برتر را در مدرسه دریافت و نمایش را در منطقه نیز اجرا کردم. در آن دوران به بازی در نمایش‌های مدرسه‌ای می‌پرداختم ولی اصلا به فکر اینکه در آینده بازیگر شوم نبودم. از بچه‌گی بیش‌تر گرایشم به حوزه‌های فنی بود و به تولیدی علاقه‌مند بودم. در واقع در دوران کودکی و نوجوانی بیش‌تر فنی بودم تا هنری ولی بعدها بیش‌تر هنری شدم تا فنی و از وقتی در سال ۱۳۷۸ لیسانس خودم را گرفتم نزدیک به ۲۵ سال است که بازی می‌کنم. دیگر رشته فناوری طراحی‌ام را فراموش کرده‌ام و فقط این را می‌دانم که در رشته فناوری طراحی برق تحصیل کرده‌ام. از برق فقط فاز و نول و فازمتر به خاطرم مانده است.

* از رشته فناوری طراحی وارد بازی در نمایش کمدی شدید. برای‌تان چالش‌برانگیز نبود؟ پیش از آن نه تجربه بازیگری داشتید و نه در موسسه آموزش عالی در رشته بازیگری تحصیل می‌کردید. البته تمام کسانی که شما را می‌شناسند به ویژگی پرانرژی بودن شما آشنا هستند.

از درخت بالا برو بودم.

* ولی اینکه روی صحنه به عنوان بازیگر و در مقابل مخاطبان قرار بگیرید تجربه‌ای متفاوت است.

اولین جایزه‌ای که گرفتم جایزه فیزیکی نبود ولی خیلی معنوی بود؛ بعد از اولین شبی که روی صحنه نمایش رفتم در حالی که تا ۲۰ ساعت قبل از آن اصلا به صحنه نمایش فکر نمی‌کردم، وقتی از سالن بیرون آمدم پسربچه‌ای حدود ۱۰ تا ۱۲ ساله اسم شخصیتی را که در نمایش بازی می‌کردم با صدای بلند صدا زد. این اولین جایزه‌ای بود که گرفتم و جذبم کرد و لذت بردم؛ درست مانند بازیگری که سیمرغ می‌گیرداولین جایزه‌ای که گرفتم جایزه فیزیکی نبود ولی خیلی معنوی بود؛ بعد از اولین شبی که روی صحنه نمایش رفتم در حالی که تا ۲۰ ساعت قبل از آن اصلا به صحنه نمایش فکر نمی‌کردم، وقتی از سالن بیرون آمدم پسربچه‌ای حدود ۱۰ تا ۱۲ ساله اسم شخصیتی را که در نمایش بازی می‌کردم با صدای بلند صدا زد. این اولین جایزه‌ای بود که گرفتم و جذبم کرد و لذت بردم؛ درست مانند بازیگری که سیمرغ می‌گیرد. این اتفاق یک انرژی و جایزه معنوی برای من بود. ضمن اینکه اولین حضورم بر صحنه صحنه نمایش را موفق سپری کرده بودم و از خودم راضی بودم، نه تنها خودم بلکه کل گروه از بازی من راضی بودند. بعد از یک ماه کارگردانی پیشنهاد دستمزدی ۵ برابر دستمزد ماه اول کار بازیگری‌ام را داد تا بروم و در کار او بازی کنم که نپذیرفتم و کار بعدی را با آقای خاکسار کارگردان نمایش اول شروع کردیم.

بعد از آن وارد تلویزیون شدم و حدود ۱۰ سال در عرصه تصویر فعالیت مستمر داشتم و در سریال‌های مختلفی به ایفای نقش پرداختم ولی در نهایت حس و حال و گرمای صحنه نمایش برایم چیز دیگری بود؛ صحنه نمایش خیلی زنده‌تر است. در صحنه نمایش انرژی مثبت گرفته بودم ولی در تصویر چند اتفاق منفی برایم رخ داد و این ماجرا من را برای ادامه بازی در کارهای تصویری کم‌انگیزه کرد؛ به عنوان مثال در سریالی کار کردیم ولی بین تهیه‌کننده و کارگردان اختلاف پیش آمد و ضمن اینکه دستمزدی پرداخت نشد وقتی پیگیر حقم بودم برخورد مناسبی هم با من صورت نگرفت.

من در صحنه نمایش مارکت خود را پیدا کرده بودم، بحث مالی‌اش هم برای من مهم بود. شهرت تا جایی جذابیت دارد ولی باید در زندگی به فکر معیشت خود هم بود. بزرگانی را دیده‌ایم که در عین منحصربه‌فرد بودن به دلایل معیشتی، شرایط سختی را سپری کردند. این‌ها برای من درس عبرت بود؛ اینکه شهرت به کنار باید قوی باشم و «بهزاد محمدی» را جلوی مردم حفظ کنم. چون در صحنه نمایش موفق شده بودم، ترجیح دادم که کار صحنه نمایش را ادامه بدهم. برخی عزیزان پیشنهاد بازی در اثر سینمایی‌های سینمایی با کارگردان‌های شناخته‌شده را می‌دادند ولی چون اثر سینمایی‌برداری در شهرهای دیگر بود و باید چند روز اجرای تئاترم را تعطیل می‌کردم، نمی‌پذیرفتم زیرا به صحنه نمایش عرق داشتم و وقتی تماشاگر بلیت نمایشم را خریداری کرده بود آن را لغو نمی‌کردم. من هر شب باید روی صحنه می‌رفتم.

* واقعا بازیگری و صحنه نمایش حرفه شما است و بیش از ۲ دهه است که این حرفه را ادامه می‌دهید. اینکه می‌گویند از طریق صحنه نمایش نمی‌توان امرار معاش کرد در مورد شما صدق نمی کند چون بیش از ۲ دهه است که از طریق صحنه نمایش زندگی خود را تامین کرده‌اید.

خیلی از کارم راضی هستم و درآمد خوبی هم از آن دارم. چند سالی هم هست که پیشنهادهای زیادی برای اجراهای خارج از کشور دارم. هر کاری که خوب ارایه دهید، به مخاطب و کاربر احترام بگذارید و کاربر‌مدار باشید در آن موفق خواهید شد. برای موفقیت، تلاش، کوشش، صبر، دانش و تحقیق لازم است. یکی از نقش‌هایی که ایفا می‌کنم یه شخصیت لُر است. بسیاری فکر می‌کنند من لُر هستم در صورتی که تا حالا به استان لرستان مسافرت نکرده‌ام اما اثر ادبی میراث لغات و اصطلاحات ملایری را مطالعه کرده‌ام. چون رشته تحصیلی‌ام در حوزه دیگری بوده سعی کرده‌ام برای اینکه در عرصه صحنه نمایش کم نیاورم مطالعه کنم.

* شما توانسته‌اید بیش از ۲ دهه هر سال مثل کسی که در یک شرکت فعال است، یا یک مغازه‌دار، به صورت مستمر روی صحنه بروید و مخاطب خود را حفظ کنید. این استمرار چالش‌هایی را به همراه دارد. چگونه سعی می‌کنید روند خود را طی این همه سال حفظ کنید؟

مخاطب من مخاطب خاص نیست، من به این موضوع افتخار می‌کنم. مخاطب من مخاطب عام است، مخاطب من از ۵ سال تا ۹۵ سال استبه‌روزشدن خیلی مهم است. باید مدام خود را اصلاح کنیم و خطاهای‌مان را بپذیریم. باید ببینیم مردم چه چیزی دوست دارند. مخاطب من مخاطب خاص نیست، من به این موضوع افتخار می‌کنم. مخاطب من مخاطب عام است، مخاطب من از ۵ سال تا ۹۵ سال است و یک مخاطب ۹۵ ساله هم در سالن ‌می‌نشیند و نمایش را می‌بیند و می‌خندد و لذت می‌برد. توانسته‌ام طیف وسیعی از مخاطبان را به لحاظ ایدئولوژی، طرز تفکرها و خواسته‌ها با خود همراه کنم.

کار ما خندیدن است. معتقدم باید برای دسترسی به تمام لذت‌های دنیا هزینه کرد، خندیدن و شادبودن تنها لذتی است که به نظرم من هزینه ندارد و اگر هم داشته باشد هزینه‌اش کم است. یکی از بزرگ‌ترین لذت‌های دنیا که دسترسی به آن آسان است، خندیدن است.

* بسیاری گمان می‌کنند خنداندن آسان است اما بازیگری در عرصه کمدی و طنز کار آسانی نیست زیرا هم نیازمند توانایی بازیگر است و هم ارتباط درستی که با مخاطب خود می‌گیرد. در کارهای شما متن پیچیدگی زیادی ندارد و مواجه‌تان با مخاطب خیلی ساده است. بازیگرهای دیگری هم در کنار شما حضور دارند ولی با حضور شما مخاطب انرژی می‌گیرد.

همیشه به همسرم می‌گویم وقتی مهمانی را دعوت می‌کنیم اگر بخواهیم سخت بگیریم و چند مدل غذا درست کنیم، کار را برای دیگران سخت می‌کنیم و کمتر دعوت‌مان می‌کنند اما وقتی با دیگران راحت باشیم حتی با غذایی که برای خودشان پخته‌اند از ما پذیرایی می‌کنند و بیشتر ما را می‌پذیرند. ساده‌بودن همین است، اینکه مدام به فکر نقد کردن نباشیم. یکی از ارکان اساسی بازیگری کمدی این است که مردم دوست‌تان داشته باشند. باید چهره مثبت داشته باشید، باید آن چهره مثبت را حفظ کنید حتی در تصاویر و عکس‌های‌تان، مردم باید همیشه لبخند را به چهره شما ببینند. باید با مخاطب خیلی خاکی برخورد کنید و همراه‌شان باشید، گفت‌وگو کنید و عکس بیاندازید. بعضی‌ها فکر می‌کنند که باید از دست مخاطب پنهان شد و عکس نگرفت، برخی به قولی از در پشتی سالن می‌روند تا قبل یا بعد از اجرا با مخاطب مواجه نشوند.

مردم باید دوست‌تان داشته باشند و از آنها دور نشوید. نباید از بالا به پایین به مردم نگاه کنید. منتقد کسانی هستم که از بالا به پایین به دیگران نگاه می‌کنند. وقتی مخاطبان دوست‌تان داشته باشند مُبلغ کارهای شما برای دیگران می‌شوندمردم باید دوست‌تان داشته باشند و از آنها دور نشوید. نباید از بالا به پایین به مردم نگاه کنید. منتقد کسانی هستم که از بالا به پایین به دیگران نگاه می‌کنند. وقتی مخاطبان دوست‌تان داشته باشند مُبلغ کارهای شما برای دیگران می‌شوند. باید روی صحنه‌ همه سلایق را پوشش دهید. اگر مخاطبان دوست‌تان داشته باشند در سالن حضور پیدا می‌کنند و اگر یک بار هم دست‌پخت‌تان خوب از منابع آبی درنیاید باز هم با شما همراه می‌شوند زیرا می‌دانند کار بعدی باز هم خوب خواهد بود.

اگر می‌خواهیم مردم را به سمت صحنه نمایش جذب کنیم باید به عنوان نویسنده و کارگردان به این مهم توجه کنیم که چه چیزهایی باعث جذب مخاطب می‌شود. هر چه تخصصی و فنی‌تر برخورد کنیم مخاطب دورتر می‌شود. باید زبان ارتباط با مخاطب را بدانیم. وقتی مردم را به سالن‌های صحنه نمایش جذب کنیم و خانواده صحنه نمایش قدردتمندتر پیش برود، می‌توانیم مفاهیم و نکات تخصصی و خاص را هم به مرور زمان به مخاطب منتقل کنیم.

* مردم وقتی به تماشای آثار شما می‌نشینند درگیر تجزیه و تحلیل نمی‌شوند، به نوعی می‌آیند تا سرگرم شوند، بخندند و انرژی بگیرند. در دورانی که فعالیت می‌کنید مرزبندی میان صحنه نمایش آزاد با صحنه نمایش مستقل یا حرفه‌ای برای‌تان چالش‌برانگیز نبوده است؟ اینکه بگویند شما سطحی کار می‌کنید؟

بله از سمت تئاتری‌های به قول شما مستقل یا حرفه‌ای چنین چالش‌هایی را داشتم. برخی از دوستان تئاتری حتی دیدن و تماشای تئاترهای آزاد را بد و به نوعی برای خود کسر شان می‌دانند. در حالی که روزی ۱۳ نفر از هنرمندان و مدیران صحنه نمایش نظیر آقایان حسین پاکدل، حسین مسافرآستانه، محمدرضا شریفی‌نیا، فرهاد آییش، رسول صدرعاملی و آتیلا پسیانی به تماشای اثری از من نشستند تا ببینند ویژگی‌های اثر من که توانسته ۳ سال به صورت مستمر و هر شب با ظرفیت کامل مخاطب روی صحنه برود، چیست. طبق گفته خودشان این سوال برای‌شان مطرح بود که چرا در صحنه نمایش شهر و در سالن هایی با ظرفیت‌های بالای تئاتری چنین استقبالی از آثار نمایشی نمی‌شود. از آن روز به بعد آقای شریفی‌نیا و هنرمندان دیگر مخاطب ثابت کارهای من شدند.

دنبال ایراد گرفتن از هم نباشیم. وقتی در برخی سالن‌های صحنه نمایش به تماشای آثار می‌نشینم، می‌بینم که همه به دنبال ایراد گرفتن هستند و از صحنه‌های خوب نمایش لذت نمی‌نام تجاری. هر نویسنده، کارگردان یا بازیگری به جای ایراد گرفتن از دیگران اگر می‌تواند کار بهتری روی صحنه ببرد.

باید در صحنه نمایش بیش‌تر با هم صمیمی باشیم، بیش‌تر از یکدیگر تعریف کنیم و خوب همدیگر را بگوییم. هر چه با هم دوستانه‌تر و صمیمانه‌تر باشیم پیوند خانواده صحنه نمایش بیشتر می‌شود. ما با اینکه برخی هنرمندان به قول شما مستقل یا حرفه‌ای صحنه نمایش آزاد را از خود نمی‌دانند، مشکلی نداریم. من برای مردم کار می‌کنم و بالاترین لذت در جهان برای من، دیدن لبخندهای مردم است که هر شب در اجرا می‌بینم. من تمام دستمزد و حقوقم را گرفته‌ام.

اصلا قرار نیست با افکار دیگران زندگی کنیم. افکار من این است و فعالیت در صحنه نمایش آزاد را دوست دارم. آدم باید سعی کند در کار خود بهترین باشد.

وزارت میراث و ارشاد اسلامی سال‌ها است که به صحنه نمایش کمدی و آزاد توجه نمی‌کند. نمایش کمدی و صحنه نمایش آزاد هم در این کشور باری را بر دوش می‌کشد و هر شب تعداد زیادی از مردم این کشور را می‌خنداند. اصلا هیچ توجهی به صحنه نمایش کمدی ندارند. تئاتری‌های آزاد وقتی ببینند که مورد توجه قرار گرفته‌اند و به آن‌ها نگاه می‌شود، به لحاظ کیفی بهتر کار خواهند کردوزارت میراث و ارشاد اسلامی سال‌ها است که به صحنه نمایش کمدی و آزاد توجه نمی‌کند. نمایش کمدی و صحنه نمایش آزاد هم در این کشور باری را بر دوش می‌کشد و هر شب تعداد زیادی از مردم این کشور را می‌خنداند. اصلا هیچ توجهی به صحنه نمایش کمدی ندارند. تئاتری‌های آزاد وقتی ببینند که مورد توجه قرار گرفته‌اند و به آن‌ها نگاه می‌شود، به لحاظ کیفی بهتر کار خواهند کرد. اگر وزارت میراث و ارشاد اسلامی به صحنه نمایش آزاد نیز توجه کند و برای آن ارزش قایل باشد، کارها آراسته‌تر می‌شوند.

* صحنه نمایش آزاد مانند یک نقطه دورافتاده دورافتاده شده است.

دقیقا. اگر وزارت میراث و ارشاد اسلامی صحنه نمایش آزاد را از خود نمی‌داند پس چرا در امور آن دخالت می‌کند؟ اگر صحنه نمایش آزاد به وزارت میراث و ارشاد اسلامی ربطی دارد، پس مدیران و مسؤولان باید به این بخش از صحنه نمایش هم توجه کنند. اگر توجه کنند بسیاری از هنرمندان باسابقه این عرصه نظیر اصغر سمسارزاده که سابقه‌ای ۶۰ ساله در صحنه نمایش کمدی دارد، از نبود توجه و حمایت گله نخواهد کرد. بحث من درباره حمایت مالی نیست، بلکه منظور من این است که وقتی وزارت میراث و ارشاد اسلامی به صحنه نمایش کمدی توجه کند، ساختار این بخش از صحنه نمایش هم خیلی بهتر می‌شود.

* وزارت ارشاد با صحنه نمایش آزاد به گونه‌ای رفتار می‌کند که پیش چشمش نباشد. تمام اجراهای صحنه نمایش آزاد در سالن‌های هنر هفتم به صحنه می‌روند و صحنه نمایش آزاد را به سمت اجرا در سالن‌های غیر تئاتری سوق داده است. این بی‌توجهی باعث شده تا کارهایی در صحنه نمایش آزاد اجرا شوند که کیفیتی پایین دارند و با رفتار و کارهای نامناسب به منظور جذب مخاطب، باعث ایجاد حاشیه‌های بسیاری برای صحنه نمایش حرفه‌ای و صحنه نمایش آزاد می‌شوند.

بله. اول بچه را به امان خدا رها می‌کنند تا رشد کند بعد وقتی بزرگ شد شروع به فیلتر کردن رفتار او می‌کنند، این روند نادرستی است که وزارت میراث و ارشاد اسلامی با صحنه نمایش کمدی داشته است. خندیدن و کمدی نیاز مردم و مملکت است، بالاترین لذت این مردم خندیدن است. من با چشم خودم دیدم که خانمی با واکر به سالن آمد ولی به قدری خندید و انرژی گرفت که در پایان اجرا بدون استفاده از واکر خود را به وسلیه نقلیه رساند. چرا به این انرژی خوب و بالا توجه نمی‌کنیم؟ شما به من بگویید که چند درصد از اثر سینمایی‌های پرفروش سینمای ایران به سمت طنازبودن و خنداندن مخاطب رفته است؟ چرا سینمای ایران به سمت ساخت و ساز اثر سینمایی‌های کمدی رفته است که پرفروش هم شده‌اند؟ چون نیاز مردم و جامعه خندیدن است.

وظیفه مدیران و مسؤولان فقط این نیست که میز و صندلی سازماندهی را پر کنند بلکه وظیفه‌شان این است که ببینند مردم به چه چیزهایی نیاز دارند.

به نظر من مدیران و مسؤولان فرهنگی حتی به تئاترهای جدی و به قولی حرفه‌ای هم توجه و رسیدگی نمی‌کنند و حمایتی از آن بخش صحنه نمایش نیز وجود ندارد. باید از گروه‌های تئاتری حمایت کنند تا در فضاهای مناسب برای مردم به اجرای آثار خود بپردازند. این‌همه سفره‌خانه و فضاهای مختلف داریم که مردم در آن‌ها حضور پیدا می‌کنند ولی چرا اجازه اجرای تئاترهای خیابانی به گروه‌ها در این فضاها داده نمی‌شود، هم برای گروه‌ها درآمدزایی خواهد داشت و هم برای مردم اتفاق فرهنگی خوبی رخ خواهد داد.

مدیران و مسؤولان صحنه نمایش کمدی را ببینند، اگر هم خودشان دوست ندارند که به تماشای این آثار بنشینند زیرا فکر می‌کنند برای‌شان کسر شان دارد، به این نکته توجه کنند که مردم صحنه نمایش کمدی را دوست دارند و نیازمند خندیدن هستند. حمایت از شادی مردم و خندیدن آن‌ها که کار خلافی نیست. خنداندن مردم که کاری سیاسی نیستالبته فقط نباید از مدیران و مسؤولان انتقاد کرد زیرا معتقدم از «ماست که بر ماست». چشم دیدن یکدیگر را داشته باشیم، به یکدیگر انرژی بدهیم و باعث رشد همدیگر بشویم. اگر می‌بینیم دیگران موفق می‌شوند آن‌ها را تشویق کنیم. باید از یکدیگر حمایت کنیم. مدیران و مسؤولان صحنه نمایش کمدی را ببینند، اگر هم خودشان دوست ندارند که به تماشای این آثار بنشینند زیرا فکر می‌کنند برای‌شان کسر شان دارد، به این نکته توجه کنند که مردم صحنه نمایش کمدی را دوست دارند و نیازمند خندیدن هستند. خنداندن مردم که کاری سیاسی نیست.

سالن‌هایی بلااستفاده در دست سازماندهی شهری یا نهادهای دیگر هست که می‌توانند در اختیار گروه‌های تئاتری بگذارند ولی این کار را انجام نمی‌دهند. اینکه برنامه‌ریزی مالی صحنه نمایش کم است و دست و بال مدیران و مسؤولان بسته است درست اما توجه کردن و اهمیت‌دادن به صحنه نمایش و صحنه نمایش آزاد که دیگر نیاز به برنامه‌ریزی مالی ندارد.

بچه‌های صحنه نمایش کمدی هم هنرمند هستند و روی صحنه می‌روند و زحمت می‌کشند. عکس این بچه‌ها به مانند عکس بازیگران چهره و شناخته‌شده روی بیلبوردها و تابلوهای تبلیغاتی نیست ولی این بچه‌ها هم هنرمند هستند و باید به آن‌ها توجه شود.

* به یک واقعیت هم باید توجه کرد. از میان به عنوان مثال ۱۰۰ صحنه نمایش کمدی که روی صحنه می‌روند شاید فقط ۵ یا ۶ نمایش کمدی در جذب مخاطب موفق می‌شوند و می‌توانند عوامل خود را به لحاظ مالی تامین کنند. باقی نمایش‌های کمدی با کمترین مخاطب روی صحنه می‌روند و بخش عظیمی از فعالان در عرصه صحنه نمایش آزاد در شرایط سخت معیشتی به سر می‌نام تجاری.

بله، بچه‌هایی را می‌شناسم که در سالن‌های مناطق جنوبی تهران با کمترین تماشاگر اجرا دارند و تلاش می‌کنند دستمزدی را به دست بیاورند تا بتوانند زندگی‌شان را با آن بگذرانند. سالن‌های خوب دست مافیای سالن‌ها قرار گرفته است. این مافیا به گونه‌ای رفتار می‌کند که گروه‌ها مجبور هستند زیر نظر آن‌ها کار کنند. اگر وزارت میراث و ارشاد اسلامی برای صحنه نمایش آزاد هم اهمیت قایل باشد و به آن توجه کند، نباید اجازه دهد افراد متفرقه به عنوان تهیه‌کننده وارد صحنه نمایش آزاد شوند تا هنرمندان صحنه نمایش آزاد حقوق‌بگیر آن‌ها شوند و پول به جیب این تهیه‌کننده‌ها برود.

چرا اداره‌کل هنرهای نمایشی اجازه می‌دهد که یک نفر که تئاتری هم نیست ۵ سالن اجرای صحنه نمایش آزاد را در اختیار داشته باشد؟ باید اجازه داد که گروه‌های صحنه نمایش آزاد مستقل بار بیایند. وقتی این گروه‌ها ببینند وزارت ارشاد به آن‌ها اهمیت می‌دهد، خودشان دور هم جمع می‌شوند و نماینده یا نمایندگانی را برای ارتباط با مدیران و مسؤولان معرفی می‌کنند. البته هیچ باری هم بر دوش وزارت ارشاد اضافه نخواهد شد.

ادامه دارد …


صحنه نمایش آزاد یک جریان موازی در حوزه صحنه نمایش است که معمولاً در سالن‌های غیر تئاتری و سینماها اجرا می‌شود. این جریان به صورت مقطعی و معمولاً با تعداد محدود اجراها فعالیت می‌کند و هنرمندان به صورت پیوسته اجراها را بر روی صحنه نمی‌نام تجاری. بهزاد محمدی یکی از هنرمندان موفق صحنه نمایش کمدی است که بیش از ۲ دهه در این حوزه فعالیت داشته و دارد. او توانسته است اثار موفقی را ارائه دهد که توانسته‌اند مخاطبان گسترده‌ای را جذب کنند. به همین بهانه، بحث انجام شده در گفت‌و‌گو با او نشان می‌دهد که تمرکز بر خنداندن و شاد کردن مخاطبان، از نظر او، باید مورد توجه قرار گیرد تا بتواند هنرمندان هم از طریق این راه امرار معاش کنند. شاید به نظر مسئولان وزارت ارشاد صحنه نمایش آزاد متناسب با روابط حکومتی‌ها و اولویت‌های آنها نباشد، اما این باید به دنبال ایجاد تغییرات برای حمایت از این جریان هنری باشند. ایده حمایت از صحنه نمایش آزاد و کمدی از سوی وزارت میراث و ارشاد اسلامی، می‌تواند به بهبود شرایط این هنرمندان و ارتقاء کیفیت آثار آنها کمک کند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *