نسخه الکترونیکی اثر ادبی “آتش” منتشر شد/ چشمها میبینند و گوشها میشنوند
0 نظر
آلبوم “آتش” به عنوان قسمت پایانی از چهارگانهی “خاک”، “منابع آبی”، “باد” و حال “آتش” منتشر شده است. این آلبوم با آهنگسازی و نوازندگی ابوسعید مرضایی و نوازندگی سازهای کوبهای فربد یداللهی به مخاطبان و علاقهمندان هنر صوتی ایرانی ارائه شده است. در این آلبوم قطعاتی با عناوین مختلفی از جمله “آتش مهر” و “آتش جان” جای گرفتهاند. ابوسعید مرضایی نیز نوازنده سه تار و آهنگساز این پروژه است و در مورد آلبوم اظهاراتی داشته است. همچنین، پژوهشگر هنر صوتی ایرانی، میرعلیرضا میرعلینقی نیز در مورد این آلبوم نظراتی ارائه داده و بررسیهایی دربارهی شخصیت موسیقایی آن داشته است. تلاش هنری در این آلبوم، از زوایای مختلف تحلیل شده و ارزیابیهای مثبتی ارائه شده است.
به گزارش خبرنگار دیجیاتور، آلبوم «آتش» به عنوان اثر پایانی مجموعه چهارگانه «خاک»، «منابع آبی» و «باد» به آهنگسازی و نوازندگی ابوسعید مرضایی و نوازندگی سازهای کوبه ای فربد یداللهی پیش روی مخاطبان و علاقه مندان هنر صوتی ایرانی قرار گرفت.
«ایوار»، «آتش مهر»، «آتش افشان»، «آتش جان»، «شب»، «آتش و شب»، «آتش و باد»، «آتش و باران»، «آتش و اشک»، «شبگیر»، «پگاه»، «پیام»، «شعله»، «بامداد»، «و بدرود، باید رفت» قطعاتی هستند که در این آلبوم گنجانده شده اند.
ابوسعید مرضایی نوازنده سه تار و آهنگساز این پروژه نوشته است:
آتش را می شنوید! این بار هم چون سه تای پیشین انگار از شنیدن به دیدن می رسیم! گوش می بیند و چشم می شنود! شنیدن دگرآموز دیدن دگر آموز! آن چه که در این چهارگانه برای آن کوشیدم، جوشش هایی است که با آثار خلاقانه و دانشم به آنها سر و سامانی داده تا این چهارگانه را در خور نام آثار خلاقانه و هنر صوتی بیارایم.
آفرینش در زمان و زمین؛ در این نمودهایی که زندانی هستیم تا نقش خداگونگی را برزنیم چه از اوییم! شگفتی ندارد اگر درحد آنچه داده است ما نیز بیافرینیم. انسان نام آنچه می آفریند راهنر نهاده است. تا انسان، انسان بماند و تا شاید آنجا که نای رفتنش نیست، انگیزه ای باشد برای برخواستن.
بی تردید هرچه اثرهنری والاتر باشد، مخاطب را درباد آسیب های زمین و زمان ریشه دارتر و تنومندتر می کند، تا جانش را سترگ تر و زیباتر بگستراند. این است که انسان شایسته و بایسته است بیاموزدتا مخاطب آثار هنری بزرگ باشد تا آنها را دریابد و دُریابد وجامعه ای که یا طبقات فرهنگی از جامعه که با آثار سطحی درحد سرگرمی دم خورند، آسیب پذیرترند و اندیشه و احساس درست، به جا به دادشان نمی رسد. هم آن تیره که آثار خلاقانه را سرگرم شدن و سرگرمی می بیند نه اساسی ترین نیاز انسان برای استوار ماندن.
خوشبختانه هنرایرانی و آثار خلاقانه هنر صوتی تبارمان ایران، چون درخت تنومندی است و می توانیم بیاموزیم و بعد به آن نظر افکنیم و از آن بنوشیم و برآن بیافزاییم و هرهنرمندی در حد نگاه دیگرگون خویش، دیگر بیافریند.
با این نگاه، هیچ گاه نتوانستم با نمایشی سطحی و زود نشست در نگاه مخاطب، آبگرفتگی نگاه ها را برخود معطوف کنم! براین باورم که آثار خلاقانه پشتوانه فرهنگی و احساسی جامعه است. بنابراین نیازی ندیدم برای معرفی این چهارگانه خودرا به منابع آبی و اتش بزنم. می دانم به گاهش اگرشایسته باشم به «خاک»، «منابع آبی»، «باد» و «آتش» راهتان می افتد. امید که توشه راه باشد هرچند که این مرا ارزشمندترین پاداش در برابری هنری است که برآن عمرم را نهاده ام.
نمی توانم بدون یادآوری این مهم، سخن پایان برم: درآفرینش این چهارگانه استاد فربد یداللهی نقش بسیار پررنگی دارد. نمی توانم به راز و ریز هنرشان در این آثار بپردازم. هرچند آنچه به انجام رساند از پس واژه ها نیز بر نمی آید چه: آفتاب (بخوانید آتش) آمد دلیل آفتاب.
میرعلیرضا میرعلینقی پژوهشگر هنر صوتی ایرانی نیز درباره این آلبوم نوشته است:
«با این آلبوم، چهارگانه ابوسعید مرضایی، کامل میشود: منظومهای کاملا موسیقایی و سرشار از شاعرانگی که با نگاه به چهار عنصر اصلی طبیعت (خاک، منابع آبی، باد و آتش) ساخته و اجرا شده است.
حافظه هنر صوتی معاصر ایران، از این نوع نگاه و برخورد، نمونههای زیادی را ارایه نکرده است. سایه سنگین تغزل از یکسو و استیلای عرفان از سوی دیگر و البته هر ۲ با تکیه بر ادب منظوم در حوزه زبان کلاسیک فارسی با همه غنایی که همراه آورده اند، سپهر پرواز و تخیل هنرمند ایرانی را نیز بسی محدود کردهاند. تا جایی که از بازنمایی نابترین احساسات انسانی مربوط به طبیعت و زندگی بازماندهایم و در قرن خورشیدی گذشته برای جبران مافات، ناگزیر، دست به دامن میراثهای غیر موروثی شدهایم.
البته آن کنش و این واکنش مربوط به حیطه شهرنشینی و حوزه سلطه ادب کلاسیک است. هنر صوتیهای بومی نواحی ایران، چه با کلام و چه بیکلام در این موارد دست بازتری داشتهاند و تصویر انسان و طبیعت و احساسات آدمی را با همان امکانات اندکشان، بسیار واقعی، صمیمی و در یک کلام انسانیتر از شهرنشیان ارایه دادهاند.
برای من که شنونده آغاز تا انجام چهارگانههای ابوسعید مرضایی بودهام، اهتمام هنرمندانه مولف در این آخرین آلبوم، به روشنترین شکل ممکن در ارتباطگیری با مخاطب خاص خود رسیده است. چیرگی در نوازندگی با تبحر در صدابرداری که در دنیای حرفهای امروزی لازمه همدیگرند. استفاده دلنشین از آکُردهای حاوی رنگ هنر صوتی ایرانی، اجرا در سه خط همزمان همراه با سایه روشنی از کنترپوانی اندک و اندازه، توجه به داینامیک صداها، فرم های سنجیده و ساده، غنای قابل توجه نغمههای لطیف و پرعاطفه و دور از حس آمیزیهای سطحی تنوع اوزان به کار گرفته شده، تعادل نیکو در استفاده از کاراکترهایسازی و آوازی و نگهداری سطح هنری کار در تمام شیارها این آلبوم را در نظر نگارنده، نمونه ای از تلاش هنری معرفی میکند.»
با ارائه آلبوم «آتش» به عنوان آخرین اثر چهارگانه «خاک»، «منابع آبی» و «باد»، ابوسعید مرضایی و فربد یداللهی توانستند مخاطبان را به همراه علاقهمندان هنر صوتی ایرانی جذب خود کنند. قطعاتی همچون «ایوار»، «شب»، «پیام» و «بامداد» در این آلبوم شامل شدهاند. توانایی ابوسعید مرضایی در انتقال احساسات از طریق هنر صوتی و تلاش برای ایجاد آثار هنری با کیفیت و ارزش، بیتردید شنوندگان را به هیجان و حماسه کشانده و آنها را به دنیای شگفتانگیز آثار خلاقانه هنر صوتی ایرانی هدایت کرده است. از آنجایی که آثار خلاقانه هنر صوتی در ارتباط با میراث و احساسات جامعه قرار دارد، لازم است که مخاطبان نیز پذیرایی و تحلیل درستی از آثار بزرگ هنری داشته باشند. این آلبوم به همراه تلاش و تلاشهای هنری هنر صوتیدانان ایرانی، جایگاه خاصی در صحنه هنری ایران دارد و از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است.