سینمای ایران نیاز به یک طرح نو دارد.
0 نظر
به گزارش دیجیاتور، هیات مدیره انجمن منتقدان و نویسندگان سینمای ایران در بیانیهای به مشکلات و اتفاقات سینمای ایران در سال ۱۴۰۲ پرداخته است. آنها از تغییرات و مشکلات مختلفی که سینمای ایران مواجه شده است، گفته و از وضعیت نابسامان و رویکرد حذفی سازماندهی دولتی هنر هفتم نگرانی ظاهر کردهاند. همچنین، آنها بر تأکید کردهاند که برای پیشرفت سینمای ایران لازم است که از دیدگاههای مختلف از آثار خلاقانه و تئوریهای زیباییشناسانه استفاده شود و تازهترین ایدهها و طرحها به میان آید.
به گزارش دیجیاتور به نقل از ارتباطات سازمانی انجمن، هیات مدیره انجمن منتقدان و نویسندگان سینمای ایران در بیانیهای به مرور اتفاقات هنر هفتم در سال ۱۴۰۲ پرداخته و در چند سرفصل به مسایل و مشکلات مبتلابه این آثار خلاقانه اشاره کرده است.
متن بیانیه هیات مدیره انجمن منتقدان و نویسندگان سینمای ایران به شرح زیر است:
«سالی دیگر در حال به پایان رسیدن است. سالی که فشارهای مالی و اجتماعی بر توده مردم کمرشکن شد و به تبع آن، سینمای ایران نیز بیش از گذشته با مشکلات و معضلات پرشمار دست به گریبان بود. سالی که بخش دولتی فشارهای خود بر بدنه تولیدی سینمای ایران را بیشتر کرد که عوارضش در جاهای گوناگون مشهود است. به لطف سازماندهی داهیانه دوستان، جریان اکران به کمدیها بعضا سخیف و اثر سینماییهای سفارشی و اُرگانی محدود شد و شکلهای دیگر هنر هفتم از جمله سینمای تجربی با توجیههای مالی تقریباً متوقف شدند. همزمان سینمای اجتماعی که روزگاری مایه مباهات دلبستگان اعتلای میراث و آثار خلاقانه این مرز و بوم بود به محاق رفت و موانعی از مرحله پروانه ساخت تا ممیزی و … نفسهای این رویکردِ شریف و دغدغهمند سینمای ایران را به شماره انداخت. اثر سینماییهای صاحب حرف و مسئلهی اجتماعی، یکی پس از دیگری سر از فضای مجازی درآوردند و جای آن اثر سینماییها در سالنهای هنر هفتم را کمدیها و ارگانیها پر کردند. اندک اثر سینماییهای متفاوت از جریانِ اصلیِ اکران را هم به سئانسهای پرت و نامناسب تبعید کردند تا با کمترین میزان استقبال مواجه شوند. امری که در کنار مشکلات روزافزون مالی، مردم را بیش از گذشته از سالنهای هنر هفتم رویگردان کرد.
آمارهای رسمی خبر از استقبال گستردهی تودهی مخاطب از اثر سینماییهای اکران شده میداد اما در مقابل، انبوه صندلیهای خالی و نوبتهای نمایشی که برخلاف گذشته دیگر به دلیل کمبود مخاطب لغو نمیشد و تعداد اندک تماشاگران در آن نوبت، نشان از واقعیتی غیرقابل انکار داشت. ترفند نگه داشتن یکی دو اثر سینمایی پرفروش روی پرده بهمدت دوازده ماه (از نوروز گذشته تا همین روزها) هم تنها به درد آمارسازیها و ارایه بیلانهای کاری میآمد تا جایی که همین چندهفته پیش خبر رسید که مطابق آییننامههای جدید اکران، هیچ فیلمی حتی به شرط گذر از کف فروش هم حق ندارد بیشتر از سه ماه روی پردهی سینماها بماند. از سوی دیگر، رشد و شکلگیری جریان تازهای از سینمای زیرزمینی – که دیگر دربند مجوز و پروانه و ضوابط ممیزی و اکران نیست- نتیجه طبیعی روابط حکومتیهای محدودکننده و نوشتار خلاقانه تهدیدآمیز سازماندهی دولتی هنر هفتم بود.
سالی که گذشت برای عرصه نقد سینمایی سال خوبی نبود. سالی که تفکر نقادانه و تحلیل سینمایی جای خود را به شبهِنقدهایی با رویکردهای سیاسی و جناحی داد. سهمخواهیها و انحصارطلبیها، جشنوارههای اثر سینمایی (بهویژه جشنواره اثر سینمایی فجر) را از کارکرد و تعاریف قبلی دور کرد و مهمترین رویداد سینمایی سال، تبدیل به دورِهمیِ گروهی خاص شد. رویگردانی گروه قابل توجهی از منتقدان نام آشنا و صاحب اعتبار از جشنواره اثر سینمایی فجر، حاصل روابط حکومتیهای تمامیتخواهانهای بود که در پیش گرفته شدهاند. در مقابل شاهد کادرسازیها و تشکیل محفلهای منتقدانه میان جناحهای سیاسی و نحلههای فکری نزدیک به حاکمیت بودیم. رویهای که فینفسه بد نیست و انجمن منتقدان و نویسندگان سینمای ایران از ورود نسل تازهای از نویسندگان و تحلیلگران اثر سینمایی به عرصه استقبال میکند. بهشرطی که این محفلهای تازه تاسیس فارغ از منافع سیاسی و جناحی تنها به جریان تضارب آرا و دامن زدن به بحثهای تئوریک و زیباییشناسانه هنری بیندیشند نه از میدان بهدر کردن منتقدان ریشهدار که همواره کوشیدهاند سلامت نقد را حفظ کنند و درک و فهم عمومی از آثار خلاقانه جذاب هنر هفتم را افزایش دهند.
بالا بردن دیوارِ بلند میان خودی و غیرخودی در مناسبات ساخت و ساز، نمایش و دیالکتیک سینمایی قطعا به نفع سینمای ایران نیست. انجمن منتقدان و نویسندگان آثار سینمایی ایران با ابراز نگرانی از وضعیت نابسامان و رویکرد حذفیِ در پیش گرفته شده توسط سازماندهی دولتی هنر هفتم، امیدوار است پیش از آنکه تایتانیکِ ظاهراً شیک و پرزرق و برق آثار خلاقانه/تولیدی فیلمسازی به قعر دریای فراموشی فرو رود، طرحی نو در انداخته شود و سیاستی دگر به میان آید. سینمای ایران یعنی همه هنر هفتم و با جداسازی گروهی از عوامل هنری که تفکری متفاوت دارند نمیتوان به وفاق و همدلی میان ارکان این سینمای محترم و شریف دست یافت.»
هیت نویسندگان و مدیره انجمن سینمای ایران به مشکلات و اتفاقات سال ۱۴۰۲ پرداختهاند. تاثیر فشارهای مالی و اجتماعی بر تولیدی سینمای ایران مشهود شده است. تداوم فشارهای دولتی بر هنر هفتم باعث محدود شدن اکران، مخلوط شدن اثر سینماییهای اجتماعی با کمدیها، و کاهش حضور مخاطبان در سالنهای هنر هفتم شده است. انحصار طلبی در عرصه نقد سینمایی و تحول از تفکر نقادانه به شبهنقدها باعث از بین رفتن تحلیفها و کادرسازیهای منتقدانه شده است. امیدواری بر این است که با انداختن طرحی نو، سیاستی جدید در سینمای ایران به وجود آید و همه سینمای ایران، شامل همه ارکان، بتوانند به وفاق و همدلی دست یابند.