فیلمی از روبرت برسون: پیامبر هنر هفتم و اهمیت جزییات در فیلمسازی

[ad_1]
در نشست نقد و بررسی اثر سینمایی «موشِت» با حضور علی علایی منتقد هنر هفتم، بر سختی تحلیل اثر سینمایی‌های برسون تاکید شد. بر اساس گفته‌ها، این فیلمساز به بازیگری اعتقاد ندارد و اثراتش در دسته‌ی سینمای استعلایی قرار می‌گیرد. عدم رعایت قوانین درام و تلاش برای نزدیک کردن زندگی روزمره به مستند، اهمیت بخش‌های ساختاری این اثر سینمایی‌ها را به وضوح نمایان می‌کند. همچنین نکاتی درباره‌ی نظریه‌ها و تئوری‌های برسون در زمینه ی عقاید معنوی، تجربه زندگی شخصی و جزئیات دقیق در آثار او بیان شد.

به گزارش دیجیاتور به نقل از ارتباطات سازمانی خانه هنرمندان ایران، پس از نمایش اثر سینمایی «موشِت»، نشست نقد و بررسی آن با حضور علی علایی منتقد هنر هفتم برگزار شد. اجرای این برنامه بر عهده سامان بیات بود.

علی علایی با بیان این‌که صحبت درباره اثر سینمایی‌هایی همچون «موشت» دشوار است، گفت: در واقع منتقدی که بخواهد اثر سینمایی‌های برسون را تحلیل کند، کار سختی در پیش دارد. زیرا هر دلیلی که شما بخواهید باتوجه به آن دلیل دوست داشتن اثر سینمایی‌های برسون را توضیح دهید، فیلمساز از شما گرفته است. برسون در کارهایش به بازیگری اعتقاد ندارد و آن را کار بی‌اصل و نسبی معرفی می‌کند. به طوری که حتی بازیگر خیلی مطرح روی صحنه صحنه نمایش را نیز همچون شیء در صحنه می‌داند. لقب برسون، پیامبر هنر هفتم و جنس اثر سینمایی‌های او در دسته سینمای استعلایی یا سینمای متعال قرار می‌گیرد. در واقع او در کارنامه خود این روند را طی کرده است. البته برسون مجموعه فیلمی هم تحت عنوان زندان دارد که مقداری متفاوت از آثار دیگر او است.

وی بیان کرد: البته اساسا سینمای استعلایی منحصر به برسون نبوده و فیلمسازی ژاپنی و دانمارکی نیز در همین دسته‌بندی آثاری را ساخت و ساز کرده‌اند. در دوره‌ای در سینمای ایران نیز اتفاقی تحت عنوان سینمای معناگرا مد شد که پس از مدتی هم برداشته شد. به طور کل با این عنوان مشکل داشتم و آن را به آقای اسفندیاری که مدیر این بخش بود گفتم. من به او عنوان سینمای استعلایی را پیشنهاد دادم که قبول نکرد. در واقع مانند بسیاری از موارد دیگر می‌خواستند چرخ را دوباره و از نو اختراع کنند.

علایی در بخش دیگری گفت: اثر سینمایی‌های برسون را باید در سه بخش ساختاری در نظر گرفت؛ اول زندگی روزمره؛ وی به شدت تلاش می‌کند که زندگی روزمره را به مستند نزدیک کند. دوم، بحث ایجاد ناهمگونی و تضاد است؛ در واقع او درام را به معنای آنچه ما می‌شناسیم رعایت نمی‌کند. سوم، بحث ایستایی است. کاراکترها در اثر سینمایی‌های برسون باید به یک رستگاری یا سازش برسند. در واقع همه چیز در انتها باید مشخص و ایستا شود. همین موضوع نشان دهنده دینی بودن او است. به عنوان مثال در اثر سینمایی جیب‌بر، شخصیت پسر به زندان افتاده ولی در انتها رستگاری در زندان برایش رخ می‌دهد.

این منتقد در ادامه با بیان اینکه برسون در فرم و درام، مدلی را پیاده می‌کند که مختص به خود اوست، عنوان کرد: اکثر آثار برسون تم مشترک و مشابهی دارد که ناشی از زیست او است. بنابراین آثار او را حدیث نفس خودش می‌دانم و فکر می‌کنم از تجربه‌های زیستی خود بهره می‌گیرد. البته یکی از ویژگی‌های اثر سینمایی‌های برسون این است که هرکس می‌تواند برداشت متفاوتی داشته باشد. در واقع سینمای مدرن کنونی هم که دارای چنین ویژگی است؛ بسیار مدیون این مدل از آثار است.

علایی بیان کرد: برسون بسیار به جزییات توجه دارد. مثلا در فیلمی که دیدیم، چند بار موضوعی را نشان می‌دهد. به خصوص با اشیا این کار را می‌کند. او جز آن دسته از فیلمسازانی است که می‌توان از آن‌ها به عنوان سینماساز یاد کرد.

[ad_2]
نتیجه نشست نقد و بررسی اثر سینمایی «موشت» با حضور علی علایی این است که اثر سینمایی‌های برسون باید در سه بخش ساختاری در نظر گرفت. اول، زندگی روزمره؛ وی به شدت تلاش می‌کند که زندگی روزمره را به مستند نزدیک کند. دوم، بحث ایجاد ناهمگونی و تضاد؛ او درام را به معنای آنچه ما می‌شناسیم رعایت نمی‌کند. سوم، بحث ایستایی؛ کاراکترها در اثر سینمایی‌های برسون باید به یک رستگاری یا سازش برسند و همه چیز در انتها مشخص و ایستا شود. همچنین برسون بسیار به جزییات توجه دارد و توانایی برداشت‌های متفاوت از آثارش وجود دارد.

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *