“گروتسکی: شیزوفرنی از جامعه ایران” / نبود متون ادبی
0 نظر
نمایش «شیزوفرنی» نوشته و کارگردانی حامد رحیمی نصر است که درباره ویژگیهای این اثر نمایشی صحبت کرده است. او این نمایش را به عنوان حاصل یک فضای ذهنی توصیف کرده و تأکید دارد که همواره در عالم رویا سیر میکند. او اشتباه میداند که صحنه نمایش بدون ایرانیزه شدن مناسب نیست و تأکید دارد که فضای درامنویسی ایران بسیار بکر است و خواهان شناخته شدن بیشتر آثار هست. این نمایش با بازیگران متعدد تا مطالعات تاریخی مشخص شده در پردیس صحنه نمایش شهرزاد به روی صحنه خواهد رفت.
حامد رحیمی نصر نویسنده و کارگردان نمایش «شیزوفرنی» درباره ویژگی های این اثر نمایشی به خبرنگار دیجیاتور گفت: «شیزوفرنی» حاصل یک فضای ذهنی است؛ همواره آنچه باعث شده تا هیچ گاه از تنهایی رنج نبرم و هیچ گاه حوصلهام سر نرود این است که همیشه در عالم رویا سیر میکنم و این اتفاق از کودکی تا به امروز با من همراه بوده است که البته به نظرم این مساله به نوع ژن و محل زیست من باز میگردد. شاید زیست شخصی من مبتنی بر یک ساختار شیزوفرنی بوده است اما من آن را مدون و تبدیل به درام کردم کما اینکه بسیاری از افرادی که نمایش را تماشا میکنند، به این فکر میکنند که ممکن است به بیماری شیزوفرنی مبتلا شده باشند.
وی افزود: شیزوفرنی تنها یک اسم است که میبایست لاجرم بر متن تئاتر گذاشته شود؛ این اسم میتواند هرچیزی باشد اما ما باید بدانیم که این نام اهمیت چندانی ندارد و آنچه رخ میدهد حایز اهمیت است. بر این باور هستم که هر آن که ما دست از رویا بافی و ذهنیت مان برداریم، لحظهای است که عملا در جهانی که در آن سیر میکنم کاری برای انجام دادن نداریم. انسانی که دست از ذهنیت و رویا بردارد با یک سنگ هیچ تفاوتی ندارد؛ ما آمدیم که ذهنیت و رویا داشته باشیم.
«شیزوفرنی» گروتسکی از دل جامعه ایران است
این هنرمند هنر هفتم و صحنه نمایش عنوان کرد: از فعالیتهای دیگر هنری همانند انیمیشن تا کارگردانی و نویسندگی خود به خود علاقهمندی من به سبک گروتسک نمایان میشود. شاید ما یک سری دایره واژگان را تعریف میکنیم تا بخواهیم دسته بندی کارها را مشخص کنیم اما این نمایش به دسته بندی گروتسک نزدیک میشود. آنجایی که درام مخاطب را بین خنده و گریه معلق نگه میدارد و در نهایت او را محکوم به تفکر میکند اگر این تعریف را برای گروتسک در نظر بگیریم، قطع به یقین نقطه جذاب هنرهای دراماتیک برای من است.
رحیمی نصر درباره شیوه اجرایی نمایش توضیح داد: قطعا سبک رئال را دوست ندارم؛ رئال فضای پر از رخوتی است که هر روز آن را تجربه میکنیم. من مسافرت ذهنم را دوست دارم و میخواهم بدانم در ذهنم چه اتفاقی رخ میدهد.
کارگردان نمایش «آلزایمر» تاکید کرد: زمانی که ما متون خارجی گروتسک را در ایران روی صحنه میآوریم به دلیل آنکه مخاطب ایرانی در آن فضا زیست نکرده و انسانها را نمیشناسد و همچنین نوع آداب، پوشش و … برایش غریب است؛ آن نوع گروتسک را نمیپذیرد اما زمانی که هنرمند از دل جامعه خود گروتسک را خارج کند مردم به آن علاقهمند خواهند شد. اگر بخواهیم از دل جامعه سخنمان را بیان کنیم، ذهن به خودی خود فصل مشترکها را پیدا میکند. به همین علت کار کردن در این سبک به هیچ عنوان برای من ترسناک نبوده و نیست و همواره کار میکنم تا تجربه و رشد کنم.
کارگردان نمایش «بیگانه خوران» با بیان اینکه مجموع اشتراکات انسانها از مجموع افتراقها بسیار بیشتر است؛ ابراز کرد: اینکه یک درام خارجی بدون آنکه ایرانیزه شود روی صحنه میرود، اشتباه است و مخاطب را پس میزند. این از عدم همنشینی با ساختار زیستی مخاطب نشات میگیرد، در غیر این صورت دلیلی بر پس زدن مخاطب نیست.
فضای درامنویسی ایران بسیار بکر است
وی افزود: بدون شک ما فقر متون ادبی در کشورمان نداریم، فقر عدم اطلاع رسانی درست در نویسندگان ما وجود دارد. برخی از نویسندگان بر این باور هستند که آثارشان وحی منزل است و اجازه نقد و انتقاد را به دیگران نمیدهند و تعدادی دیگر نیز تنها در ساختار دولتی فعالیت میکنند. در این میان افرادی نیز مستقل فعالیت میکنند که متاسفانه پتانسیل شناخته شدن ندارند. فضای درام نویسی ایران بسیار بکر و دست نخورده باقی مانده است؛ متون بسیاری وجود دارد که اتفاق خاصی برایشان رقم نزدهایم. ما به هیچ عنوان فقر متون ادبی نداریم و درحال حاضر در فضاهای گوناگون مانند رئالیسم جادویی، درامنویسی و … سرشار هستیم و اگر فردی همه آنها را مدون و دراماتورژی یا اقتباس کند در فیلمنامه و متن تئاتر سرشار هستیم اما متاسفانه این اتفاق نمیافتد و دوستان تنها با یک سرچ و بارگیری کار را تمام میکنند.
این کارگردان در پایان صحبتهایش بیان کرد: صحنه نمایش در سبد خانوار شهروندان ما جایی ندارد و وارد هم نمیشود؛ ما در ساختار جامعه شناسی اول نیاز داریم و پس از آن اندیشه و تفکر نیاز شکل میگیرد و مابقی آن زیر مجموعههای اندیشه و تفکر نیاز است. در حال حاضر نیاز چندم جامعه پر تلاطم آکنده از هجمه ما میتواند مقوله صحنه نمایش باشد؟ بنابراین نهایتا یک کارگردان سر و صدا میکند، عدهای به سراغ آن خواهند آمد و قسمت به شدت اعظم مردم ما از آن عبور خواهند کرد.
امیر غفارمنش، سینا رازانی، کارولین خدادیان، شادی اصفهانی، ماریه ماشاالهی، مرجان آقانوری، آرام نیک بین، کسرا ریاحی وفا، رامتین سلیمانی، علی کاظم پور، داوود مهرداد، کامبیز نیک آمیز، افسانه بیجانی، هلن سرگزی، هامون هدایتی، امیرپوریا مسعودنیا، فرزانه شاکری، نسیم محمدی، زهرا محمدی، ستاره آقائی، نسرین (ناسی) نعمتی، علی کریمی، حامد رحیمی نصر بازیگران نمایش «شیزوفرنی» هستند که تا ۱۵ اسفند ساعت ۲۱:۱۵ در پردیس صحنه نمایش شهرزاد روی صحنه میرود.
تمایل من به سبک گروتسک نمایان شد. انسانها از اشتراکات بیشتری نسبت به افتراقها برخوردارند. فقر متون ادبی در کشور وجود دارد و نیاز به پر کردن این خلاء حس میشود. میبایست از دل جامعه مواد خام گروتسک را بیرون آورد و عمل به روایتهای محلی کنیم. نوشتار خلاقانه صحنه نمایش باید پیوندی با ساختار زندگی مردم داشته باشد و نماهنگ باید به زبان مخاطب صحبت کند. صحنه نمایش باید جزء نیازهای جامعه تلقی شود و به عقب نشینی نیازی ندارد.