لطفا نظرات و پیشنهادات خود را در انتهای همین مطلب با ما و دیگر کاربران دیجیاتور به اشتراک گذارید.
شنیدن حکایت جالب از ضرب المثل “قوز بالای قوز”
0 نظر
حکایتها روایت خیالیهای زیبا و شنیدنی هستند که میتوانند در قالب یک قصه شیرین یا تلخ، پند و اندرز زیادی به ما بدهند. این حکایت از ضرب المثل قوز بالای قوز صحبت میکند که زمانی به کار برده میشود که فردی با کارهای نسنجیده خود باعث شود که مشکلات و گرفتاریهایش بیشتر و بیشتر شود. روایت خیالی مردی است که به دلیل مهربانی و خوش رفتاری، قوزش از بین میرود. این روایت خیالی نشانگر این است که اگر فرد در مواجهه با مشکلات به دست مردم بهتر از خودش دست بزند و از شادی و آواز خواندن بگریزد، مشکلاتش بهبود پیدا خواهد کرد. به همین دلیل ضرب المثل قوز بالای قوز به خطاها و تصمیمات ناجوانمردانه همراه با احتمال افزایش مشکلات اشاره دارد.
حکایتها روایت خیالیهای زیبا و شنیدنی هستند که میتوانند در قالب یک قصه شیرین یا تلخ، پند و اندرز زیادی به ما بدهند. در این حکایت جدید از سایت دیجیاتور، قصد داریم در مورد ضرب المثل قوز بالای قوز و روایت خیالی پشت آن حرف بزنیم با ما همراه باشید.
معنای ضرب المثل قوز بالای قوز
قوز بالای قوز زمانی به کار برده میشود که فردی در یک مصیبت و مشکل باشد و با کارهای نسنجیده خود باعث شود که مشکلات و گرفتاریهایش بیشتر و بیشتر شود. در این موارد میگویند “قوز بالای قوز شده است”.
روایت خیالی ضرب المثل قوز بالای قوز
با اینحال یکی از این دو مرد که قوز بزرگی بر پشت خود داشت مهربانتر و خوش روتر بود؛ اما دوست دیگر یک مرد بداخلاق بود که همه از او دوری میکردند.
در یک شب مهتابی مرد قوزدار خوش مطالعات ارزشها تصمیم میگیرد به حمام برود. وقتی وارد حمام میشود صدای ساز و دهل میشنود؛ اما اعتنا نمیکند و وارد حمام میشود.
وقتی در حال درآوردن لباسهایش بود؛ متوجه میشود تعدادی آدم در حمام در حال آواز و رقصیدن هستند. مرد روایت خیالی ما هم که خیلی خوش برخورد بود؛ شروع به رقص و آواز میکند. در حین رقصیدن متوجه پاهای این افراد میشود و مطمئن میشود که آنها انسان نیستند؛ بلکه از ما بهتران هستند.
خیلی میترسد؛ اما به خدا توکل میکند و به رقص و آواز ادامه میدهد. از ما بهتران وقتی میبینند یک انسان عجیب در کنار آنها میرقصد و شادی میکند؛ به کنارش میآیند و قوز او را بر میدارند.
مرد هم با خوشحالی به خانه میرود و همه میبینند که دیگر قوز ندارد.
وقتی دوست بداخلاقش از این روایت خیالی مطلع میشود به نزد دوستش میرود و از او میپرسد که چه کار کرده است که دیگر قوز ندارد و قوزش صاف شده است.
مرد هم ماجرای آن شب را تعریف کرد. چند شب بعد دوستش هم به حمام میرود.
و بله متوجه میشود روایت خیالی حقیقت دارد و تعداد زیادی از ما بهتران در حمام هستند. دوست بداخلاق روایت خیالی ما هم بدون فکر شروع به رقصیدن میکند. اما بخت با او یار نبود.
آن روز از ما بهتران عزادار بودند و وقتی میبینند این مرد در حال آواز خواندن و خوشحالی کردن است، اوقاتشان تلخ شد. قوز آن مرد اولی را میآورند و میگذارند بالای قوزش.
مرد که متوجه میشود کار اشتباهی کرده میگوید: «ای وای، دیدی که چه به روزم شد، قوز بالا قوز شدم!»
بیشتر بخوانید: حکایت و روایت خیالی ضرب المثل کشک چی!؟ پشم چی!؟ به همراه معنی
بنابراین میبینید که این ضرب المثل در زمانی استفاده میشود که یک نفر گرفتار مصیبت و مشکلی شده و با کار اشتباه خود، مصیبت جدیدی هم برای خودش به وجود میآورد.