دغدغههای پنج سالگی در روز تولد او: قرار بود من شبان و سلطان تلخک باشم.
0 نظر
خلاصه این متن در مورد گفتوگو با بازیگر پیشکسوت علیرضا خمسه است که در سالروز تولدش صورت گرفته است. در این گفتوگو، خمسه از دغدغهها و خاطرات خود در حوزه بازیگری سخن میگوید. او درباره سابقه حضور در هنر هفتم، تدریس بازیگری و شیوه کار در برخی از اثر سینماییها صحبت میکند. همچنین به اهمیت عشق در بقای آثار خلاقانه هنر هفتم و نکاتی درباره طنز و کمدی نیز اشاره میکند. خمسه به چند فیلمنامه که به همراه دوستانش نوشته است نیز اشاره میکند و درباره برخی از هنرمندانی که با آنها همکاری داشته است، حرف میزند. در پایان، او به اهمیت عشق در زندگی و هستی اشاره میکند و چند هنرمند دیگر را معرفی میکند.
به گزارش دیجیاتور به نقل از ارتباطات سازمانی نگارخانه هنر هفتم، علیرضا خمسه از بازیگران پیشکسوت صحنه نمایش، هنر هفتم و تلویزیون در سالروز تولدش طی گفتوگوی تصویری که با نگارخانه هنر هفتم داشت، از دغدغه ها و خاطراتی سخن گفت که می تواند برای علاقه مندان بازیگری جالب توجه باشد.
وی در بخش هایی از این گفتوگو توضیح داد: چه سالهایی که آمد و گذشت و چه خاطرات خوشی که برای من و مخاطبان هنر هفتم در طول سالها باقی ماند. از سال ۱۳۶۰ تاکنون که چهل و دو سال میگذرد، در هنر هفتم حضور دارم و با اثر سینمایی «مرگ یزدگرد» ساخته بهرام بیضایی کارم را آغاز کردم.
خمسه افزود: در سال ۱۳۶۷ در باغ فردوس فعلی به عنوان مدرس بازیگری به آموزش هنرجویان سینمایی مشغول بودم و افراد بسیاری در این مکان تحت تعلیم قرار گرفتند. خدا علی معلم را رحمت کند زمانی که تدریس میکردم، او هم در کلاسها حضور داشت و مشخص نمیشد کدام یک از ما استاد و کدام یک شاگرد هستیم و همیشه سر این موضوع با یکدیگر شوخی میکردیم.
خمسه با بیان اینکه ریشه و سرچشمه حرفه بازیگری و مسیر آن در «عشق» نهفته است، بیان کرد: اگر عشق نباشد، هیچ فردی در جهان هستی و همچنین آثار خلاقانه هنر هفتم ماندگار نمیشود زیرا هنر هفتم بر اساس عشق به وجود آمده است و همه افراد فعال در این حرفه، عاشقانه وارد این عرصه شدهاند.
وی درباره ژانر کمدی گفت: محور عمده رویکرد ژانر کمدی بر بستر انتقاد قرار گرفته است و اگر این مشخصه از آن گرفته شود فقط هجو باقی میماند. زنده یاد صابری معتقد بود در کمدی باید جراحی صورت گیرد و نه سلاخی زیرا در سلاخی افراد یکدیگر را تخریب میکنند و متاسفانه امروزه این جنس کمدی گسترش یافته است که نوعی هجویه به شمار میرود. نکته مهم این است که طنز یک مساله صد در صد ادبی است اما کمدی یک مقوله کاملا نمایشی به شمار میرود.
این هنرمند افزود: زنده یاد یدالله صمدی زمانی از من خواست فیلمنامه «آپارتمان شماره ۱۳» را با کمک او و آقای دامادی نویسنده اثر بازنویسی کنیم. همچنین ابوالحسن داوودی نیز از من خواست فیلمنامه «جیببرها به بهشت نمیروند» را به اتفاق بنویسیم. شیوه ما این نبود که بعد از نوشتن یک فیلمنامه از کار خداحافظی کنیم. ما آن را زندگی میکردیم و میان ما رفت و آمد خانوادگی برقرار بود به همین دلیل، حاصل کار ما بسیار جدی میشد.
خمسه ادامه داد: زندگی ما تنها بر اساس حرفه نبود بلکه بر اساس نوع نگاه، بینش، رفتارهای خانوادگی و اجتماعی شکل میگرفت. برای من، امثال یدالله صمدی و ابوالحسن داوودی تنها یک فیلمساز نبودند بلکه از دوستان نزدیک به شمار میرفتند تا آنجا که من زمان مراسم عقد زنده یاد کیومرث پوراحمد یکی از شاهدان او و همسرش بودم.
وی با بیان اینکه عضوی از گروه صحنه نمایش «پیاده» بوده و در تمام کارهای این گروه حضور داشته است، افزود: این گروه متشکل از مهدی هاشمی، داریوش میراث و گلاب آدینه بود. روزی آنها تصمیم گرفتند سریالی به نام «سلطان و شبان» را بسازند و مهدی هاشمی پیشنهاد کرد من نقش «تلخک» را بازی کنم. یادم می آید آن زمان بخشی از این سریال را در نگارخانه هنر هفتم فعلی کار میکردیم. من به تازگی از فرانسه آمده بودم و یکی از ایده آلهایم بازی در نقش دلقک «شاه لیر» بود. در نتیجه نقش تلخک را به شیوهای نو که ترکیبی از روش شرقی و غربی بود به اجرا درآوردم. روزی داریوش میراث گفت من این بازی را از تو نمیخواهم و دلم میخواهد این شخصیت شبیه به سیاه در نمایش سیاه بازی ارایه شود. به او پیشنهاد دادم زنده یاد حسین کسبیان که سیاه را بسیار خوب بازی میکرد این نقش را ایفا کند، و به این شکل او به این مجموعه پیوست.
خمسه در پایان با بیان اینکه معتقد است جمله جاودانه و شاه کلید حیات و هستی، عشق است، بیان کرد: علی حاتمی، عزتالله انتظامی، جمشید مشایخی، داود رشیدی و جمیله شیخی از جمله افرادی بودند که این ویژگی در آنها وجود داشت. عشق شادی است، عشق آزادی است، عشق آغاز و پایان آدمیزادی است.
در این متن، علیرضا خمسه، بازیگری پیشکسوت در حوزه صحنه نمایش، هنر هفتم و تلویزیون، در یک گفتوگو با نگارخانه هنر هفتم از دغدغهها و خاطراتش سخن میگوید. او به طول ساخت حضور خود در تولیدی هنر هفتم اشاره میکند، تنها در سال ۱۳۶۰ با اثر سینمایی «مرگ یزدگرد» کار خود را آغاز کرده است. خمسه به تأثیر عشق در آثار خلاقانه هنر هفتم و نکتهای درباره ژانر کمدی نیز اشاره دارد. او همچنین به نوشتن فیلمنامهها و همکاری با صابری و داوودی در این زمینه اشاره میکند. در انتها، خمسه علاقه خود به گروه صحنه نمایش «پیاده» و تجربه بازی در سریال «سلطان و شبان» را به اشتراک میگذارد و معتقد است عشق اساس حیات و هستی است.